• وبلاگ : با خاطرات حجي
  • يادداشت : قرآن شرمنده ام !!!! :(
  • نظرات : 2 خصوصي ، 9 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + محمدرضا صغيرا 

    سلام داداش . چطوري ؟

    كيف حالك ؟
    ‏ اومدم بگماااااااااا ...يعني اومدم كه راسي راسي شرح و توصيف كنم ولي يه مطلبي رو ديدم گفتم اينو اول بگم واجب تر بيد!


    خدمت اون ياروهه ي عزيز و خوش قد و قامت و خوش اسم و خوش يمن و خلاصه هر چي خوش.... عرض كنم كه :
    يه جورايي ازت خوشم اومده كه باز دوست دارم بيايي اين طرفا!
    البته قبلش يه دعايي بكن و بيا . دعات هم اين باشه كه من نشناسمت! ‏اگر شناختم و بعد يه تصميمي گرفتم كه نبايد بگيرم ديگه هر آنچه صلاح خودت و خونواده ي گرامته!
    اگر ملتفت نشدي هم نشدي ديگه . چه بهتر . منتها يه اسم و نشوني مرد و مردونه گذاشتن و رفتن چندان مصيبتي رو برات به همراه نداره ! ولي در كل پيشنهاد ميكنم كه يا از اين طرفا نيايي ! يا بازم نيايي! ‏ديگه خود داني.
    بيشتر از اين هم وقت عزيزمو صرف اراجيف محترمانه ات نميكنم دادا !



    قدرت جان شرمنده ها ! ما مخلص شمائيم عزيز.
    يا ع ل ي مدد